omid o arezoo

تولد 3 سالگی امیدمان

خیلی دوست دارم که همیشه بهترینها مال تو باشه چون تو بهترینی امیدم سال اول همه فامیلو خونه مامان جون که بزرگه گفتیم پارسال همه خانواده من و بابا محمود رو خونمون دعوت کردیم و یه تولد بزرگ به یاد ماندنی گرفتیم خیلی دوست داشتم امسال متنوع باشه و تصمیم گرفتم بیرون از خانه تو یک سفره خونه در بام تهران یک شب کامل رزرو کنم که همه می گفتن از اینجا بالاتر نبود؟و همه خیلی بهشون خوش گدشت و استقبال کردند از همه خوشحالتر بودی و شعر میخوندی و ..... راستی مامان دیگه جیشتممی گی و مای بی بی نمی بندی . زودتر از تولدم ربل بودی و کی تونستم بگیرم ولی دکتر متخصصت گفت روده و عجله نکنید تا یک روز حودت اومدی گفتی ارزووووووو من دیگه جیشمو  می گم بزرگ شدم ...
15 دی 1392

مسافرت با عشقمون امید

    خدایا ازت هزاران هزار بار تشکر می کنم و شکر می کنم که امیدی به ما دادی که با اون زیبایی ها را حس کنیم و مفهوم امید و عشق را با او کامل کنیم دوستت داریم پسرم ببخش که دیر به دیر می یام نازنینم اخه شما واسه خودت مردی شدی و وقت بیشتری باید واست بگدارم دنبال کلاسهای خوب هستم واسه انرزی قشتگت که حیف نشه گلم امار گرفتم از دکترت گفت زوده واسه مهد ولی دوست دارم با اطرافت بیشتر از قبل ارتباط بر قرار کنی هر جند که روابط اجتماعیت بالاست در حد بوندسلیگا الانم ساعت 2 شب گلم که چشمای خشگلتو بوسیدم  و اومدم سر وبلاگ   امسال عید 92 سال خوبی بود چون مسافرت شمال و مشهد رفتیم خیلی خوشحال بودی گلم امید با ل...
5 آبان 1392

نامه مادر به فرزندش :

نامه مادر به فرزندش : فرزند عزیزم : آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی، اگر هنگام غذا خوردن لباسهایم را کثیف کردم ویا نتوانستم لباسهایم را بپوشم اگر صحبت هایم تکراری و خسته کننده است صبور باش و درکم کن یادت بیاور وقتی کوچک بودی مجبور میشدم روزی چند بار لباسهایت عوض کنم برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور میشدم بارها و بارها داستانی را برایت تعریف کنم ... وقتی نمیخواهم به حمام بروم مرا سرزنش و شرمنده نکن وقتی بی خبر از پیشرفتها و دنیای امروز سوالاتی میکنم،با تمسخر به من ننگر وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی حاف...
23 آبان 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به omid o arezoo می باشد